تاثیر مدیریت دانش، فرهنگ سازمانی و ساختار سازمانی بر اثربخشی سازمان
یکی از موضوعاتی که از دیرباز در بحث تئوری های سازمانی مورد توجه قرار گرفته، بحث اثر بخشی سازمانی بوده است. هنگامی که یک سازمان تلاش میکند به اهداف خود دست یابد، عدم ثبات درونی و تهدیدها در محیط خارجی، دستیابی به اهداف را به تأخیر انداخته یا حتی فرآیند آن را تخریب میسازد. مطالعات مختلفی در جهت بررسی تاثیر عوامل زمینهای بر اثر بخشی سازمان صورت پذیرفته است ولی از آنجایی که ما در عصر دانش زندگی میکنیم و امروزه مدیریت دانش، به منشا دستیابی به مزیت رقابتی تبدیل شده است، برای دستیابی به چنین مزیتی، سازمان ها نیازمند شناسایی عوامل سازمانی تاثیرگذار بر مدیریت دانش هستند. در حقیقت مدیریت محیطی که در آن خلق دانش، اشتراک، یادگیری، ارتقا، ساختاردهی و استفاده از دانش به منظور ایجاد منفعت و سود سازمان و مشتریان آن، مورد حمایت و تشویق قرار گیرد میتواند از طریق پیاده سازی مدیریت دانش صورت پذیرد.
همچنین تاثیر مدیریت دانش بر اثربخشی سازمانی و اهمیت همسویی بین ساختار وفرهنگ سازمانی و تاثیر قابل توجه آن ها بر اثربخشی سازمانی لزوم مطالعه و تحقیق در این حوزه را نشان میدهد، لذا در این مقاله، با بررسی مفاهیم و شناسایی شکاف دانشی، نحوه تاثیرگذاری این ابعاد مورد بررسی قرار داده شده است، درواقع مسئله اصلی در این پژوهش بررسی میزان تاثیرگذاری متغیرهای مدیریت دانش، ساختار و فرهنگ سازمانی در اثربخشی سازمانی بوده است که این موضوع، در بین مدیران شرکت های موجود در پارک علم و فناوری مشهد با اندازه نمونه ۱۳۱ نفر، مورد بررسی قرار گرفته است.
خلاصهای از مقاله
شرکتهای موفق، آنهایی هستند که در مدیریت و یکپارچه سازی داراییها دانش دارند و برای تحقق اهداف خود و دستیابی به عملکرد برتر تلاش میکنند. جهانی شدن اقتصاد و صنایع، باعث شده که افراد از فرهنگهای مختلف در سازمانها حضور داشته باشند و همچنین، کارکنان با فرهنگهای متفاوت در سازمانها کار کنند که این موضوع باعث تاثیرگذاری هر چه بیشتر فرهنگ سازمانی بر اثربخشی سازمانی است. هر یک از صفات فرهنگ به اقدامات خاص منجر میشود که بر اثربخشی سازمانی موثر است. همچنین ارتباط بین عوامل سازمانی و اثربخشی در محل کار، به رسمیت شناخته شده است که از جمله این عوامل ساختار سازمانی است. همسو بودن ساختار سازمانی با اهداف سازمانی میتواند بر اثربخشی سازمانی اثرگذار باشد. همچنین، دانش نیز میتواند به عنوان یک منبع اصلی برای مزیت رقابتی عمل کند و مدیریت دانش از جمله از عوامل موثر بر اثربخشی سازمانی است که در مطالعات متعددی به آن اشاره شده است.
نتایج مطالعه
نتایج این پژوهش، بیانگر این است که عواملی چون ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش، روی اثربخشی سازمانی تاثیرگذارند. درک و مدیریت عوامل موثر بر اثربخشی سازمانی، امری ضروری است زیرا نامناسب بودن آن نه تنها تلاش های سازمانی را بی نتیجه میسازد، بلکه باعث پیامدهای منفی دیگری چون به وجود آمدن فرهنگ نامطلوب در سازمان، کاهش جو همکاری و مشارکت بین کارکنان، پیاده نشدن مناسب استراتژی های سازمانی و عدم به کارگیری از دانش در سطوح مختلف سازمان میشود. اگر سازمان پیوسته موفق عمل کند فرهنگ سازمان با تکرار شیوه های موفق کاری تثبیت میشود، اما چنانچه سازمان نتواند انتظارات ذینفعانی را که با آنها تعامل دارد را برآورده سازد، بحث تغییر پیش میآید. تغییر فرهنگ فرآیندی پیچیده و زمانبر است و تغییر باورهای بنیادین در سازمان بین پنچ تا پانزده سال (یا بیشتر) طول میکشد. سازمان های متعالی و برتر فرهنگ قوی و مثبت دارند زیرا فرهنگ قوی و مثبت باعث افزایش مشارکت کارکنان و توافق آنها بر روی نکات راهبردی و افزایش تعهد افراد به سازمان و نهایتاً همسویی اهداف کارکنان و اهداف سازمانی میشود. این امر، عامل مهمی برای افزایش اثربخشی و بهرهوری است. فرهنگ سازمانی قوی قادر است به میزان قابل توجهی بر تعهد کارکنان اثر بگذارد و استحکام رفتار آنها را افزایش دهد و جانشینی برای قوانین و مقررات رسمی باشد. همچنین فرهنگ قوی موجب میشود تا افراد درباره آنچه انجام میدهند احساس بهتری داشته باشند و امور را به نحو احسن انجام دهند. در نتیجه موجب عملکرد بهتر و اثربخشی بالاتر میشود. افزایش اثربخشی منجر به بهبود سطح زندگی و کیفیت بهتر زندگی و افزایش رفاه میشود.
برای دسترسی به متن کامل مقاله، میتوانید روی لینک کلیک کنید.