شهروند سازمانی
شهروند سازمانی، یک اصطلاح روانشناسی فنی برای تعریف مجموعهای از رفتارهای فردی در قالب گروه است. رفتار شهروندی سازمانی ابتدا توسط دنیس ارگان (Dennis Organ) در سال ۱۹۸۸ اینگونه تعریف شد: «یک رفتار فردی که در سیستم رسمی پاداشدهی، هیچ پاداشی برای آن در نظر گرفته نمیشود … اما ترکیب آن با همین نوع رفتارها در گروه، منجر به اثربخشی میشود. از نظر ارگان این رفتار، فردی و داوطلبانه است، داوطلبانه به منظور اینکه وظیفه از پیش تعیین شده و یا جزء وظایف رسمی فرد نیست.»
چرا برخی از افراد داوطلبانه در محل کار به دیگران کمک می کنند و برتری کارفرمای خود را بدون قول صریح یا ضمنی پاداش برای رفتارشان ارتقا می دهند؟ این رفتار که به عنوان رفتار شهروندی سازمانی (OCB) شناخته می شود، پدیدهای پیچیده است که اکنون به عنوان جنبه مهمی از رفتار انسان در کار ظاهر میشود.
رفتار خوب شهروندی با نوع دوستی، وظیفه شناسی، ورزشکاری و ادب مشخص میشود. اگرچه به نظر نمیرسد که یک مورد از OCB از اهمیت برخوردار باشد، اما در مجموع این رفتار اختیاری تأثیر مهمی بر عملکرد و اثربخشی سازمان دارد.
۵ نوع رفتار مشترک شهروندی سازمانی
- نوعدوستی:
به تمایل برای کمک و مساعدت به دیگران بدون انتظار پاداش یا جبران مساعدت، «نوعدوستی» گفته میشود. برای مثال: کمک داوطلبانه به همکار برای انجام پروژه
- احترام:
به رفتار مؤدبانه و ملاحظهکارانه نسبت به دیگران، «احترام» میگویند. برای مثال جویا شدن از حال و وضعیت همکار، وقتی قبلا در مورد مشکلی صحبت کرده است.
- جوانمردی:
به معنی عدم نمایش رفتار منفی در هنگامی است که هیچ چیز طبق برنامه پیش نرفته یا مواقعی که چیزی ناراحتکننده، سخت، ناامیدکننده یا منفی رخ میدهد، تعریف میشود.
برای مثال: کارمندی که به جای شکایت از کار و حجم کاری خودش آن را حل و فصل میکند.
- وظیفهشناسی:
رفتاری است که میزان قابل قبولی از خودکنترلی و نظم و انضباطی را به نمایش میگذارد که بیش از حداقل الزامات مورد انتظار آن وضعیت است. برای مثال: کارمندی که از پیش برنامهریزی میکند تا در آینده، خود و همکارانش با حجم کاری شدید مواجه نشوند.
- فضیلت اجتماعی:
یعنی رفتاری که یک فرد به نمایندگی از سازمان خود و در حمایت از سازمان در خارج از فضای رسمی نشان میدهد. برای مثال: بیان مزایا و خوبیهای محیط کار در حضور دوستان، اعضای خانواده و آشنایان، حضور در رویدادهای سازمان مثل رویدادهای خیریه یا مهمانیهای جمعآوری کمک و در کل حمایت تمامقد از سازمان.
با استفاده از این ۷ عبارت با اقتدار در محل کار ظاهر شوید:
اگر میخواهید در محیط کار و حتی در زندگی شخصی فردی مقتدر باشید، لازم است برخی عبارتها را در خودتان تغییر داده و با ادبیات ارتباطی جدیدی با دیگران صحبت کنید. برخی عادتهای گفتاری در ما نهادینه شدهاند ولی قابل اصلاح هستند. در این مطلب ۷ عبارت کاربردی ارائه شده که موجب حضور با اقتدار در محل کار میشود.
1- «کاری که میتوانم انجام بدهم این است که...»
به جای اینکه بگویید «نمیتوانم»، موقع رد کردن درخواست میتوانید بگویید «کاری که میتوانم انجام بدهم این است که ...» بدین ترتیب مشتری یا همکار شما متوجه میشود شما مایل به همکاری هستید ولی برای همکاری خود حد و مرزی تعیین کردهاید.
2- «به دنبال پاسخ این سوال میروم»
زمانی که پاسخ سوالی را نمیدانید، بهترین کار این است که به جای وانمود کردن به دانستن چیزی که نمیدانید، خیلی راحت بگویید «به دنبال پاسخ این سوال خواهم رفت.»
در این صورت کارفرما یا همکار شما متوجه میشود که شما به دنبال حل سوالات و مشکلات هستید و برای آن تلاش میکنید تا یک قدم جلوتر بروید.
3- «آیا میتوانی ...»
زمانی که میخواهید همکارتان برای شما کاری انجام دهد از این جملات استفاده نکنید: «میدانم که چقدر سرت شلوغ است.» یا «عذرخواهی میکنم وقت شما را میگیرم.»
این جملات نشان میدهند شما به کاری که میخواهید واگذار کنید، مطمئن نیستید و آن را باری اضافی برای همکار خود میدانید. اگر لازم است کاری انجام شود، نیازی به عذرخواهی یا گفتن جملات اضافی نیست. درخواست خود را دوستانه و با احترام مطرح کنید.
4- «بیایید این مسئله را حل کنیم»
وقتی مشکلی رخ میدهد و شما مسئول آن موضوع هستید، تعارفهای بیمورد را کنار بگذارید. با استفاده از جملاتی مانند «بیایید این مساله را حل کنیم.» میتوانید به صورت شفاف مشکل را مطرح کرده و در مورد راهکارها صحبت کنید. از زاویه اقتدار وارد حل مساله شوید نه از موضع ضعف.
5- «خوشحالم که اینطور بوده ...»
وقتی فردی در محیط کار از عملکرد شما تعریف میکند، به جای پاسخهای ضعیفی مانند «کار خاصی نکردم» یا «چیزی نبود» یا «میتوانست بهتر باشد» به راحتی تشکر کنید و بگویید «خوشحالم اینطور بوده ...»
6- «میخواهم به شما کمک کنم»
اگر همکار با شما دچار مشکلی کاری شده و میخواهید او را آرام کنید، میتوانید با تایید احساسی که او در آن لحظه دارد بگویید: «متوجه شدم که ناراحت هستید، تمایل دارم در این شرایط به شما کمک کنم.»
7- «خوشحالم که توانستم به شما کمک کنم»
وقتی به همکار خود کمک کردید و او از شما تشکر کرد به راحتی میتوانید بگویید: «خوشحالم که توانستم کمک کنم» و احساس خود را با او به اشتراک بگذارید.
اگر در سازمان خود، میخواهید در زمینه مدیریت مالی، منابع انسانی و یا برندینگ و بازاریابی پیشرفت کنید، از اینجا شماره تماس خود را ثبت کنید تا کارشناسان ما در اسرع وقت برای ارائه خدمات مشاوره مدیریت با شما تماس حاصل نمایند.
منبع: fastcompany